آيه غار:
آيه 40 توبه/9 را كه به هجرت* پيامبر(صلى الله عليه وآله)از مكّه به مدينه و پناهنده شدن حضرت و ابوبكر* در غار ثور اشاره دارد، «آيه غار» گفتهاند[47]:«إِلاّ تَنصُروهُ فَقد نَصرَهُ اللّهُ إِذ أَخرجَهُ الَّذينَ كَفروا ثَانِىَ اثنَينِ إِذ هُما فِىالغارِ إِذ يَقولُ لِصـحِبهِ لاَ تَحزَن إِنّ اللّهَ مَعنا فَأنزَلَ اللّهُ سَكينَتهُ عَليهِ و أَيّدهُ بِجنود لَم تَروهَا». اين آيه همواره مورد توجّه دانشوران شيعه و سنّى بوده و هر يك، برداشتهاى گوناگونى از آن داشتهاند. در سقيفه بنىساعده از همين آيه براى به خلافت رساندن ابوبكر استفاده شد و ابوبكر و خويشاوندان او نيز همواره از آن ياد كردهاند. اهل سنّت فضايل بسيارى را از اين آيه براى ابوبكر استفاده كردهاند. فخر رازى مىگويد: خداوند ابوبكر را «صاحب» پيامبر(صلى الله عليه وآله)دانسته و او را با خطاب «لاَ تَحزَن إِنّ اللّهَ مَعَنا» مفتخر ساخته است كه نشان ازهمراهى خدا با آنان دارد و خداوند سكينه خويش را بر او نازل ساخت.[48] در برابر برداشت اين گونه فضايل، پاسخ داده شده كه تعبير «صاحب» در قرآن فقط به معناى مطلق همراهى به كار رفته است؛ مانند «ومَاصاحِبُكُم بِمَجنون» و فضيلتى بهشمار نمىآيد. تعبير «إنّاللّه معنا» نيز به معناى حقّانيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله)و دين اسلام است و در مقام فضيلتى براى اشخاص نيست.[49] درباره نزول سكينه نيز گفته شده كه سياق ضماير مفرد مذكّر در آيه كه همگى به پيامبر(صلى الله عليه وآله)باز مىگردند و تعبير «أَنزَلَ سَكِينَتَهُ عَلى رَسولِه» در آيات ديگر، مؤيد اين نظر است كه خداوند از نزول سكينه بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)خبر مىدهد، نه ابوبكر؛[50] ازاين رو برخى از عالمان شيعه، اين آيه را بر ضدّ ابوبكر شمردهاند؛ زيرا در آيات ديگر در كنار نام پيامبر(صلى الله عليه وآله)از مؤمنان نيز ياد شده: «وأَنزَلَ اللّهُ سَكينَتهُ عَلى رَسولِه و عَلىالمُؤمِنين» ؛ امّا در اين آيه، فقط ازنزول سكينه بر پيامبر(صلى الله عليه وآله)سخن به ميان آمدهاست.[51]منابع:
التبيان فى تفسير القرآن؛ التفسير الكبير؛ رساله شرح المنام؛ الصحيح من سيرة النبى الاعظم؛ الميزان فى تفسيرالقرآن.على خراسانى
[47] الصحيح من سيرة النبى، ج4، ص23.
[48] التفسير الكبير، ج16، ص64ـ67.
[49] رساله شرح المنام، ص25ـ30.
[50] التبيان، ج5، ص221 و 222؛ الميزان، ج9، ص281.
[51] الميزان، ج9، ص281.